ILS یا سیستم فرود ابزاری یکی از بزرگترین شگفتی های فناوری در حمل و نقل هوایی است که هر روز در سراسر جهان مورد استفاده قرار می گیرد. این فناوری این امکان را فراهم کرده تا هواپیما بدون هیچ گونه مرجع تصویری بیرونی، از یک ارتفاع ایمن فرود آید و با خیال راحت مستقیماً به سمت آستانه باند فرودگاه حرکت کند.
به این ترتیب ISL یا سیستم فرود ابزاری مجموعه ای از وسایل کمک هدایتی است که هواپیما را به سمت باند فرودگاه هدایت می کند. این نمونه ای از رویکرد دقیق ابزار است، به این معنی که راهنمای لازم را به صورت عمودی و جانبی به خلبان می دهد.
-
رویکرد دقیق در مقابل رویکرد غیر دقیق
روش های رویکرد ابزاری یا IAP به اشکال مختلفی ارائه می شوند. دو نوع اصلی آن، رویکرد دقیق (PA) و رویکرد غیر دقیق (NPA) است.
وجه تمایز بین آنها این است که رویکرد دقیق، موقعیت عمودی را به خلبان نشان می دهد. همانطور که چراغ های VASI و PAPI که در کنار باند فرودگاه نصب شده اند به صورت بصری به خلبانان می گویند ارتفاع آن ها خیلی بالا یا پایین است، رویکرد دقیق یا PA نیز همین موضوع را به خلبان اطلاع می دهد.
در مقابل، ابتدایی ترین نوع رویکرد غیر دقیق، مانند VOR یا NDB در فرودگاه دارای قابلیت راهنمایی است و خلبان می تواند مستقیما از آن استفاده کند. رویکرد ساده VOR به خلبان نیاز دارد تا بتواند با یک چرخش و کم کردن ارتفاع به سمت ایستگاه پرواز کند.
قواعد مورد استفاده همه به موانع موجود در منطقه و محل باند فرود بستگی دارد. به طور کلی، خلبان در رویکرد نهایی، بدون دیدن فرودگاه نمی تواند از نزدیک به 600 فوت AGL پایین تر آید.
مشکلات مربوط به رویکرد غیر دقیق، زیاد است. گاهی حتی بارش ریز نسبتاً کم نیز می تواند دیدن باند را غیرممکن سازد، در نتیجه امروزه یک روش از دست رفته یا دور افتاده محسوب می شود که بسیار کم مورد استفاده قرار می گیرد.
رویکرد دقیق با ارائه راهنمایی دقیق تر در باند، این مشکلات را برطرف ساخته است. به این ترتیب، به جای آنکه راهنمایی خلبان به صورت کلی صورت گیرد، یک رویکرد دقیق، خلبان را به سمت علامت های خاص کنار باند فرود هدایت می کند.
به این ترتیب، با ارائه هر دو راهنمایی جانبی و عمودی، سیستم های فرود ابزاری می توانند چنان دقیق باشند که بتوانند به هواپیماهای خاص اجازه فرود در شرایط کاملاً ابزاری و بدون دید بصری را بدهند.
-
حداقل ارتفاع (MDA) در مقابل ارتفاع تصمیم گیری (DH)
یک تفاوت اساسی بین NPA و PA در نحوه فرود هواپیما است. در رویکرد غیر دقیق، هواپیما در حداقل ارتفاع یا بالاتر از آن پایدار است و نمی تواند به پایین تر از این ارتفاع رود مگر آنکه محیط باند کاملا در معرض دید بوده و همچنین دید پرواز بالاتر از حداقل های نمودار رویکرد فرود ابزاری، باشد.
هنگامی که یک هواپیما در مسیر هدایت عمودی پایدار شده، در واقع در حال پایین آمدن است. در این حالت خلبان به جای قرار داشتن در وضعیت حداقل ارتفاع (MDA) در حالت ارتفاع تصمیم گیری یا DH قرار دارد که در این هنگام باید مشخص کند که آیا باند فرود در دید است یا خیر.
اگر اینگونه نباشد، باید از رویکردهای فرود ابزاری جهت نشستن استفاده کند. منظور از ارتفاع تصمیم گیری، حداقل ارتفاع تعیین شده توسط سازمان بین المللی هواپیمایی کشوری از سطح زمین است که خلبان به هنگام فرود می بایست دید بصری کافی از باند داشته باشد، در غیر این صورت باید سیستم فرود ابزاری یا ILS را فعال کند.
-
دسته بندی ILS
با پیشرفت تکنولوژی، سیستم های ILS که توسط فرودگاه ها و هواپیماهای اصلی مورد استفاده قرار می گیرند، نیز بهبود یافته است. برای هر نوع سیستم فرود ابزاری بهتر، از DH پایین تری استفاده می شود.
رویکردهای استاندارد ILS به رویکردهای دسته 1 معروف هستند. آنها معمولاً به هواپیما اجازه می دهند تا بدون هیچ مرجع خارجی تا ارتفاع200 فوت از سطح زمین فرود آید. با تجهیزات تخصصی و آموزش خدمه، رویکردهای دسته 2 و 3 اجازه می دهد DH ها حتی پایین تر هم باشند. بیشتر رویکردهای دسته 2 دارای DH تقریباً 100 پا AGL هستند.
تکرار این نکته مهم است که رویکردهای فرود ابزاری دسته 2 و 3 به تجهیزات و آموزش ویژه ای نیاز دارند. به گونه ای که برای رویکرد دسته 3، هواپیما باید عملکرد فرود اتوماتیک مجهز باشد.
-
چه چیزی ILS را “سیستم” می کند؟
سیستم فرود ابزاری از سه مؤلفه جداگانه تشکیل شده است. این مؤلفه ها می توانند به چندین روش مختلف برآورده شوند، اما سیستم باید دارای سه قسمت ناوبری، برد و دیداری باشد.
اجزای هدایتی یک ILS سیگنال های هدایتی هستند که پرواز را به سمت باند فرودگاه هدایت می کنند. بخشی از این سیستم مسیر حرکت هواپیما در باند فرودگاه را نشان می دهد که خلبان تشخیص می دهد در سمت راست یا چپ مسیر مورد نظر قرار دارد.
سیستم هدایت عمودی نیز راهنمایی لازم، از جهت اینکه آیا آن ها بیش از اندازه بالا یا پایین هستند را می کند.
بخش دیگر این سیستم نیز به خلبان می گوید که تا چه میزان از باند فرودگاه فاصله دارد. روش های گوناگونی برای انجام این کار وجود دارد. روش اصلی نصب مسیریاب های جداگانه مانند NDB های کم مصرف به نام قطب نمای جهت یاب در طول مسیر بوده است. هنگامی که خلبان از این چراغها عبور می کرد، موقعیت هواپیما ثابت بود.
برخی از سیستم های فرود ابزاری ILS شامل استفاده از چراغ های نشانگر است که هنگام عبور هواپیما از بالای آن ها، با چشمک زدن و استفاده از کد مورس خلبان را هدایت می کنند. این کار در پایدار نگه داشتن موقعیت هواپیما بسیار موثر بوده اما نیازمند تجهیزات اضافی است که باعث می شود هزینه بیشتری برای فرودگاه ها داشته باشد.
از طرف دیگر، سایر ابزار هدایتی را می توان هم راستا با ابزار مسیر ساز، به منظور آگاهی رساندن به خلبان از میزان فاصله تا باند فرودگاه استفاده کرد.
مؤلفه نهایی یک ILS اجزای بصری در باند فرودگاه است. هدف این است که باند فرودگاه در موقعیت های کم دید به حد ممکن آشکار شود. ALS، یا سیستم هایی با رویکرد نوری، به اشکال مختلفی وجود دارند، اما همه آنها آستانه باند را به روشی مشخص نمایان می کنند.
علاوه بر این، از علائم باند با کنتراست بالا و روشنایی باند نیز استفاده می شود. هرچه دسته ILS بالاتر باشد، علامت گذاری و چراغ بیشتری لازم است.
-
چگونه به روش ILS پرواز کنیم
با وجود پیچیدگی صدا، ILS یکی از ساده ترین روش ها برای پرواز است. فرکانس مسیر ساز به عنوان VOR به گیرنده NAV1 تنظیم شده و با کد مورس صوتی شناسایی می شود. اگر این گیرنده به یک نشانگر هدایت عمودی مجهز باشد، به طور خودکار کار می کند. به همین ترتیب، چراغ نشانگر همیشه روشن است.
رهگیری و ردیابی یک مسیر ساز بسیار شبیه به انجام همان کار با VOR است. تفاوت فقط در این است که مسیر ساز سیستم فرود ابزاری بسیار حساس تر است. توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که میزان هدایت می بایست با توجه به تجهیزات موجود در هواپیما و رویکرد خاص ILS تنظیم شود.
پس از تنظیم سیستم فرود ابزاری، خلبان وارد محدوده معین نهایی می شود، سپس شروع به فرودی پایدار با سرعتی از پیش تعیین شده می کند. در این هنگام خلبان با استفاده از سیستم هدایت عمودی میزان فرود و سرعت خود را کنترل می کند و هنگامی که هواپیما به ارتفاع تصمیم گیری رسید، اگر خلبان بتواند یک مرجع تصویری را از پنجره ببیند، فرود معمولی را ادامه می دهد، اما اگر چیزی دیده نشود، باید سیستم فرود ابزاری فعال شود.
-
اهمیت ILS در پروازهای IFR
سیستم های فرود ابزاری در هر فرودگاهی نصب نمی شوند. چرا که نگهداری آنها گران و پیچیده است، بنابراین فقط فرودگاه هایی که دارای ترافیک هوایی برای پشتیبانی از آنها هستند، در این خصوص سرمایه گذاری می کنند.
این سیستم تقریباً همیشه در فرودگاه هایی یافت می شود که بطور منظم از ناوگان هوایی خود استفاده می کنند. اگر در فرودگاه ثانویه نیز ترافیک هوایی یا آموزش خلبانی زیادی وجود داشته باشد، ممکن است یکی از آنها نصب شود.
رویکردهای غیر دقیق غالباً در خدمت فرودگاه های عمومی هستند. هنگام پرواز به این فرودگاه های ثانویه در شرایط ابزاری یا IFR، انتخاب روش جایگزین برای فرود در صورتی که شرایط بدتر از حد انتظار باشد، بسیار مهم است.
دانستن محل و شرایط نزدیکترین فرودگاه با تجهیزات ILS در هر پرواز با روش IFR امری ضروری است. این فرودگاه ها حتی در طول مسیر، بهترین برنامه جایگزین را در صورت نیاز به منحرف شدن از مسیر اصلی ارائه می دهند. ILS بدان معنی است که پرواز می تواند در همه شرایط به جز بدترین شرایط دید و بارش باران فرود آید.
به این ترتیب موارد زیادی وجود دارد که می تواند یک سیستم فرود ابزاری را شامل شود، از جمله پارامتر های خاص اجزای مختلف، مجهز بودن هواپیما و همچنین نحوه و روش پرواز که می تواند در استفاده از سیستم فرود ابزاری نقش داشته باشد.